دو سه روز پیش، کتاب برندسازی برای اشخاص نوشته دکتر اخلاصی را از کتابخانهی دانشکده گرفتم و مشغول مطالعهی آن شدم، اگر چه تا قبل از آن نه چیزی در موردش خوانده و نه شنیده بودم، اما طراحی و اسم کتاب آنقدر وسوسه برانگیز بود که این تصمیم را بگیرم. صرفنظر از کل کتاب که به نظرم چندان دلنشین و قابل تامل نیست، یک جمله از کتاب بود که علت نوشتن این پست است( وبسایتها در واقع نهایت و غایت برندسازی هستند) با وجود اینکه قبلا هم بر اساس گفتههای محمدرضا شعبانعلی پستی در همین رابطه با عنوان وبلاگنویسی و رابطه آن با برند شخصی نوشتم، اما اینبار بیشتر به […]
ادامه مطلببرچسب: وبلاگ نویسی
مخاطب میفهمد
مخاطب میفهمد، این بزرگترین، سختترین و در عین حال ارزشمندترین درسی است که تاکنون از نوشتن گرفتهام. باور کنیم مخاطب میفهمد یا خواهد فهمید مخاطب دروغهایمان را میفهمد میفهمد که داریم ادای آدمهای فهمیده را در میآوریم میفهمد حرفی را که میزنیم باور نداریم زیبایی را میفهمد همانطور که زشتی را میفهمد که او را احمق فرض کردهایم میفهمد که او را در نظر نگرفتهایم میفهمد که بیحوصله بودیم، خسته بودهایم، غمگین بودهایم میفهمد که آنقدر که میگوییم هم خوشبخت نیستیم میفهمد آنقدر که نشان میدهیم پر مشغله نیستیم میفهمد بیشتر از آنکه به او توجه کنیم به جیبمان توجه کردهایم میفهمد آنقدر که میگوییم موفق نیستیم حرفهایی را که […]
ادامه مطلبنوشتن از نوشتن
بعضی حرفها و نوشتهها هستند که دوست داری تو گوینده یا نویسندهی آنها باشی. نوشتههایی که حرفهای تو هم هست. شاید به آنها فکر هم کرده باشی اما قدرت و سواد نوشتنش را نداشتهای، نوشتهی زیر از دوست خوبم نسرین سجادی هم یکی از این نوشتههاست. از او اجازه گرفتم و نوشتهاش را اینجا بازنشر کردم. « نوشتن، آب روی آتش است. برای آدمهای خشمگین، برای آدمهای عصبانی، برای آدمهای اندوهگین، برای آنهایی که از خودشان دور شده اند، برای آدمهایی با قلبهای غبار گرفته. فکر می کنم نوشتن، نه یک مسکن موقت که یک روند درمان است. نوشتن به انسان فراموشکار، به انسان ناسپاس یادآوری می کند که چیزهای […]
ادامه مطلبتیتر زدن به سبک روزنامهای
ناصر ملک مطیعیعزیز را هم از دست دادیم. من هم یکی از علاقمندان پرشمار شخصیت و مردانگی و به طور کلی نقشهایش بودم اما در این نوشته نمیخواهم در مورد او صحبت کنم چه رضا شکرالهی عزیز در پستی با عنوان سنت پهلوانی به رسم ناصر ملک مطیعی با قلم زیبایش در مورد او نوشته است. امروز که داشتم از جلو دکهی روزنامه فروشی رد میشدم، نگاهی به تیترهای روزنامهها انداختم، به نظرم تیترهای جالبی بودند. حداقل مثل تیترهای خستهکننده و سئو شدهی سایتها نبودند. گفتم شاید برای شما هم جالب باشند. « مرد » با تو تصویر شد (آرمان) پایان ممنوع التصویری ( آفتاب ) پایان کلاه مخملی (ابتکار) […]
ادامه مطلببازگشتی به جنبش #ضد زرد
مرحوم دکتر افشین یداللهی چند سال پیش جنبشی تحت عنوان ضد زرد را به منظور مبارزه با رواج فرهنگ سطحینگری در برخورد با مسائل اجتماعی، عاطفی، هنری و .. راه انداخت. متن کامل بیانهی ایشان را میتوانید از اینجا مطالعه کنید. یداللهی اعتقاد داشت که به نظرم چنین رویکرد و جنبشی میتواند برای ارتقاء وبلاگنویسی هم مفید واقع شود. قبلا در پستی تحت عنوان رفتارهای یکسان در محیطهای متفاوت از دوستی نوشتم که بدون اینکه نوشتهام را بخواند آن را لایک کرد رفتارهای اینچنینی نمونهی بارز رفتارهای زرد به حساب میآید. از دیگر نمونههای رفتار زرد میتوان به کامنتهایی که هیچگونه ارزشی نه برای نویسنده پست و نه برای خود فرد […]
ادامه مطلبنگاه باتلاقی در وبلاگ نویسی
اگر اکانتی در یکی از شبکههای اجتماعی دارید و فقط برای مدت کوتاهی در آن فعالیت کرده باشید، به احتمال زیاد دیدهاید که دوستان و افراد مختلف را به شیوهها و ترفندهای مختلف به ما و ما را به آنها معرفی میکند. درنتیجه هر کس این شانس را دارد که در شبکهها اجتماعی دیده شود و اگر کمی تلاش کند مخاطبان خاص خودش را هم داشته باشد. حتی گاهی میبینیم با اینکه فعالیتی در شبکههای اجتماعی نداریم اما عدهای هستند که ما را دنبال میکنند. گاهی پیش خودم میگویم علت فراگیری شبکههای اجتماعی، همانطور که از اسم آنها هم مشخص است، توانایی آنها در ایجاد شبکه و شبکهسازی بین افراد […]
ادامه مطلبافزونهی ویرایش دیدگاه بعد از ارسال
شاید برای شما هم پیش آمده باشد که بعد از کامنت گذاشتن در زیر یک پست و به محض زدن دکمه ارسال دیدگاه، متوجه شده باشید که در کامنتتان یک اشتباه فاحش و شایدم هم یک اشتباه تایپی ساده وجود دارد که دوست نداشتید دیگران آن را ببینند. و اصلا شاید از گذاشتن آن کامنت منصرف شده باشید اما هیچ راه چارهای ندارید. اگر چه متاسفانه در این مواقع از دست شما هیچ کاری بر نمیآید، اما اگر سایت یا وبلاگی دارید و دوست ندارید این احساس را هیچکدام از مخاطبانتان تجربه کنند. میتوانید از افزونه Simple Comment Editing استفاده کنید. این افزونه به مخاطبان شما اجازه خواهد داد که […]
ادامه مطلبیک سال گذشت
درست یک سال پیش در چنین روزی اولین پست وبلاگم را با عنوان شروعی که پایان ندارد منتشر کردم. اگر چه امروز، وقتی به عنوان آن نگاه میکنم زیاد آن را دوست ندارم. چون احساس میکنم ساده انگارانه است که فکر کنیم کاری را که روزی شروع کردهایم برای همیشه ادامه خواهد داشت. اما شاید یکی از دلایلی که باعث شد نوشتن را یکسال ادامه دهم، همان حرف بود. در آن پست گفتم که قصد دارم بیشتر برای خودم بنویسم تا مخاطب و امروز که نگاه میکنم میبینم واقعا همین کار را کردهام و آنچه در سطح فهم و درکم بوده، درست یا نادرست نوشته ام. البته به نظرم هر […]
ادامه مطلبطول مناسب برای پست های وبلاگ
مردم اغلب از من میپرسند اندازه پست های وبلاگ یا مقالات خبرنامه چقدر باید باشد. پاسخ من همیشه به این صورت است “هر قدر که نیاز است” (جو پالیتزی) به نظر میرسد همه چیز بستگی به مخاطب دارد. اگر شما مخاطب خود را میشناسید و تنها هدف و دغدغه شما رضایت اوست. شاید یک پست ۱۵۰۰۰ کلمهای هم مفید باشد. همچنین که یک پست ۳۰ کلمهای. فقط کافیست مخاطب خود را به مرور زمان بشناسید و به فراخور نیازهای او طول مناسب را پیدا کنید. و فراموش نکنیم همانطور که پالیتزی هم در کتاب خود اشاره میکند بازاریابی محتوا خوب باعث میشود مخاطب بعد از آن به شیوهی متفاوتی فکر […]
ادامه مطلبوبلاگ های دوستانم
یکی از بهترین لذتها و البته عادتهای من، وبلاگخوانی است. تقریبا روزی چندبار فیدخوانم را چک میکنم تا مطلبی را از دست ندهم. ما معمولا در فضای دیجیتال کم تحمل و بی حوصله هستیم. ممکن است صد صفحه کتاب بخوانیم(اگر بخوانیم)، آن هم خط به خط، اما حاضر نیستیم یک پست ۱۰۰۰ کاراکتری را کامل و با دقت بخوانیم که البته خود من هم از این قاعده مستثنی نیستم. وبلاگ خوانی برای من نوعی تمرین برای افزایش صبر و حوصله در فضای دیجیتال است. اگر چه هنوز از روی بعضی نوشتهها سرسری میگذرم اما روز به روز صبورتر میشوم. به همین دلیل به محض اینکه وبلاگ خوبی پیدا میکنم آن […]
ادامه مطلبرابطه وبلاگ نویسی و برند شخصی
اشتهار با برند شخصی تفاوت دارد جمله بالا را محمدرضا شعبانعلی در ابتدای صحبتهای خود در بحث معماری برند شخصی مطرح کرد. به نظر من، همین یک جمله برای شناخت بحث برند شخصی کافی است. بقیه فرعیات است. اینکه بدانیم کسی که میخواهد برند شخصی داشته باشد. الزاما آدم مشهوری نیست. شاید تعداد مخاطبانش به ۲۰ نفر هم نرسند. اما نسبت به آن فرد شناخت دارند. شناختن به این معنا که مثلا منِ محمدصادق اسلمی امروز میخواهم برای خودم یک برند شخصی داشته باشم. مخاطبان من باید بدانند که من در چه وضعیتی چه عکس العملی نشان میدهم. چه حرفی میزنم. چه تصمیمی میگیرم. حتی اگر من را ندیده باشند. […]
ادامه مطلب