یک خاطره قدیمی

اگر اشتباه نکنم حدود ۱۵ سال پیش بود، روزی که برادرم از مدرسه آمد و جمله‌ای را از معلمش برایمان گفت.

معلم که متوجه کفش‌های خاک گرفته و کثیف برادرم شده بود. رو به بچه‌ها کرده و گفته بود. مهم نیست چه لباسی می‌پوشید، فرقی نمی‌کند کهنه باشد یا نو، مهم این است که آن‌چیزی را که دارید به بهترین نحو ممکن بپوشید.

گمان نمی‌کنم که امروز این جمله در خاطر برادرم مانده باشد. چون هنوز هم مثل همان روز، به داشته‌هایش نگاه می‌کند. من اما ۱۵ سال اخیر هر بار که می‌خواهم لباسی بپوشم این سوال را از خودم می‌پرسم که آیا این بهترین حالت پوشیدن این لباس است؟

نمی‌دانم آن معلم که بوده و امروز کجاست. اما مطمنا او بهتر از هر کس دیگری استفاده حداکثری از منابع و داشته‌ها را درک می‌کرده است.

مفهوم یکی است اما مصداق‌ها برای جمله بالا بسیار است.

خانواده، کشور، شهر، دانشگاه و… شبیه‌ همان کفشند.

درست مثل بازی ورق که مهم‌تر از کارت‌های خوب، بازی خوب است.

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *