مقدمه: همانطور که قبلا گفتم، تصمیم دارم تا مروری بر کتاب معماری اطلاعات داشته باشم. تاکنون فصل اول این کتاب مرور شده است.
فصل حاضر به تعاریف و آنالوژی معماری اطلاعات و همچنین این موضوع میپردازد که چرا تشخیص معماری اطلاعات در زندگی روزمره دشوار است.
سرفصلها
یک تعریف اولیه از معماری اطلاعات چرا شناسایی یک معماری اطلاعات عالی دشوار است (مثلا بگویم معماری اطلاعات فلان سایت عالی است) یک مدل برای طراحی اثربخش IAبطور کلی این فصل بیشتر برای کسانی مفید است که برای اولینبار با واژهی معماری اطلاعات برخورد میکنند و به هست و نیست آن میپردازد.
در ابتدای فصل به این نکته اشاره میشود که یک تعریف جامع، کوتاه و خوب از معماری اطلاعات وجود ندارد و اساسا اگر چنین تعریفی وجود داشت، طراحی محصولات و خدمات دیجیتال به این سختی نبود.
اما در ادامه برای درک بهتر چند تعریف اولیه آورده میشود
سپس به منظور واضح شدن تعاریف، برخی از مفاهیم به کاربرده شده در آنها نیز تعریف میشود
اطلاعات
اطلاعات (Information) با داده (Data) و دانش (Knowledge) متفاوت است.
دادهها یک سری اعداد و ارقام هستند که کاملا فکت هستند و یک سری پاسخ خاص به سوالات خاص هستند.
دانش چیزی است که در ذهن افراد وجود دارد.
اطلاعات در جایی بین دادهها و دانش قرار دارد. به این معنا که نه مثل دادهها پاسخ به یک سری سوال خاص است و نه مثل دانش در یک ظرف خاص قرار میگیرد.
این اطلاعات در شکلها و اندازههای مختلفی وجود دارد مثل وبسایتها، اسناد، اپلیکیشینها، تصاویر و…
ساختاردهی، سازماندهی و برچسبگذاری
ساختاردهی شامل تعیین سطوح مناسب دانهبندی (به تقسیم یک سیستم به کوچیکترین اجزا گویند) برای اطلاعات محصول یا خدمت، و تصمیمگیری در مورد چگونگی ارتباط آنها با یکدیگر است.
سازماندهی شامل گروه بندی این اجزا و دانهبندیها به دستههای معنیدار و متمایز، همچنین ایجاد یک زمینهی مناسب برای درک محیطی که در آن هستند
برچسبگذاری به معنی کمک به مخاطب برای فهمیدن دیگر مطالب مرتبط و یک ساختار مسیریابی برای هدایت آنهاست
یافتن و مدیریت
یافتپذیری یک فاکتور اساسی در موفقیت کاربردپزیری است. به عبارتی اگر کاربر با ترکیبی از چرخیدن، جستجو کردن و سوال پرسیدن نتواند به چیزی که میخواهد برسد و آن را پیدا کند، سیستم با شکست روبه رو شده است.
اما طراحی به تنهایی برای پاسخ به نیازهای کاربران کافی نیست. یک معمار اطلاعات باید تعادلی بین نیازهای کاربران و اهداف کسبوکار ایجاد کند. مدیریت کار آمد محتوا و روشها و سیاستها نیز ضروری هستند.
هنر و علم
منظور از علم همان مهندسی کاربردپذیری است و این که چه چیزی را کجا قرار دهیم.
اما فراموش نکنیم معماری اطلاعات پیچیدهتر از یک سری عدد و رقم است و باید با خلاقیت، شهود و تجربه ( هنر) هم همراه باشد.
اگر شما نمیبینید به این معنا نیست که وجود ندارد
در این قسمت نویسندگان از تعبیر شطرنج استفاده میکنند. این که وقتی به یک صفحهی شطرنج نگاه میکنیم در ابتدا یک صفحه مربعی شکل با مربعهای با دو رنگ متفاوت را میبینیم که تعدادی مهره ( سیاه و سفید) در آن چیده شدهاند.
اما در واقع شطرنج فراتر از این است و داری یک نظم درونی است که با چشم دیده نمیشود. هر مهره دامنهی حرکتی مشخص و مخصوص به خود را دارد، قوانینی بر بازی حاکم است و… که با چشم دیده نمیشود.
معماری اطلاعات نیز درست به همین شکل است. خیلی کم پیش میآید که سایتی را باز کنیم و بگویم این سایت معماری اطلاعات خوبی دارد. چیزی که ما در درجه اول میبینیم معمولا ظاهر و پوستهی آن است اما این به معنی آن نیست که معماری اطلاعات وجود ندارد.
بهطور کلی معماری اطلاعات تنها معطوف به ظاهر سایت یا اپلیکیشنها نیست بلکه در لایههای زیر آنها هم وجود دارد.
ایجاد یک معماری اطلاعات خوب
در این بخش سه عنصر کاربر (User)، محتوا (Content)، زمینه (Context) به عنوان اساس معماری اطلاعات شناخته میشوند.
بهطور مثال ما احتیاج داریم تا اهداف کسبوکار پشت هر پروژه و همچنین منابع لازم برای طراحی و پیادهسازی آن را شناسایی کنیم. (زمینه)
همچنین باید در مورد ماهیت و حجم محتوایی که امروز داریم و ممکن است سال دیگر تغییر کند آگاه باشیم. (محتوا)
و باید در مورد نیازها و نحوهی جستجوی اطلاعات توسط شنوندگان اصلیمان یاد بگیریم. (کاربران)
نویسندگان کتاب اشاره میکنند که این سه عنصر در کنار هم تضمینکنندهی یک معماری اطلاعات خوب است و در ادامه اشاره میکنند که ما حدود ۲۰ سال از این مدل با موفقیت برای شرکتهای مطرح دنیا استفاده کردهایم.
بهعبارتی کافی است در برخورد با هر سوال دشواری، آن را به سه بخش مطابق با دایرهها تقسیم کنیم و آن را توسعه دهیم.
نکتهی مهم دیگری که در این فصل به آن اشاره میشود این است که هر محیط اطلاعاتی ویژگیهای منحصر به فرد خودش را دارد و به همین دلیل نمیتوان برای تمام محیطهای اطلاعاتی نسخهی واحدی پیچید. بلکه باید ببینیم که هر یک از این سه حلقهی اطلاعاتی چگونه به ایجاد محیط اطلاعاتی مورد نظر کمک میکنند و بر اساس آن معماری انجام شود.
زمینه
هر پروژهی طراحی دیجیتال در یک زمینهی کاری یا سازمانی خاص قرار دارد. هر سازمانی ماموریت، اهداف، استراتژی، کارکنان، فرآیندهها و رویهها، زیرساختهای فیزیکی، بودجه و فرهنگ سازمانی خودش را دارد.
این مجموعه از قابلیتها، آرمانها و منابع برای هر سازمانی منحصر به فرد است و به همین دلیل معماری اطلاعات باید بر اساس زمینهی خود، خاص و یکتا باشد.
همانطور که در فصل اول هم گفته شد ما نیاز داریم تا قبل از شروع تفاوتهای زمینهای کانالهای مختلف را هم در نظر بگیریم. به عنوان مثال باید بدانیم که کاربران ما در درجهی اول محصول یا خدمت ما را از طریق اپلیکیشینها موبایل دریافت میکنند یا صفحات وب در دسکتاپ
به عنوان مثال صفحات کوچکتر به معنای فضای کمتر است و این به نوبهی خود باعث کوتاه شدن برچسبها، منوها و.. میشود.
نکته: این یک رابطهی دوسویه است. به این معنی که یک معماری اطلاعات نیز روی چگونگی فکر کردن افراد دربارهی محصول یا خدمت شما، انتظاری که از شما در آینده دارند، ماموریت، استراتژیها و همچنین فرهنگ سازمانی تاثیر دارد.محتوا
در این کتاب محتوا خیلی وسیعتر از آن چیزی که ما در استراتژی و بازاریابی محتوا بیان میکنیم تعریف میشود و شامل اسناد، اپلیکیشنها، خدمات، طرحها و فرادادهها است که مردم احتیاج دارند از آن استفاده یا در سیستم خود آن را پیدا کنند.
در این قسمت باید مالکیت، فرمت، ساختار، فرادادهها، حجم و پویایی محتوا مشخص شود تا بتوان به تناسب آن معماری اطلاعات منحصر به فرد را ایجاد کرد.
کاربران
مهمترین چیزی که باید در مورد کاربران بدانیم این است که در مورد انسانها حرف میزنیم. کسانی که هر یک خواستهها، نیازها،نگرانیها و ضعفهای خودشان را دارند، درست مثل من و شما
این بخش بیشتر به همان پرسونای مخاطب پرداخته و این که نیازهای متفاوت، نیاز به محیطهای اطلاعاتی متفاوتی دارد که خود باعث معماری اطلاعات متفاوت خواهد شد.
در اینجا سه سوال مطرح میشود
آیا میدانید چه کسی از سیستم (مثلا سایت) شما استفاده میکند؟ آیا میدانید چطور از آن استفاده میکند؟و از همه مهمتر
آیا میدانید آنها در سیستم شما چه اطلاعاتی را میخواهند؟اما به عنوان نکتهی آخر این فصل اشاره میشود که شناسایی پرسونای مخاطب و همچنین پاسخ به سوالات بالا نیاز به جستجو در دنیای واقعی دارد و با نشستن و فکر کردن و جلسات طوفان فکری شدنی نیست.
سلام
خرسند و خوشحال و مسرور و … ام که امروز هر سه تا مقالتون (یا پستتون) رو در مورد معماری اطلاعات با اشتیاق و علاقه خوندم
امیدوارم هرچه زودتر قسمت های دیگه هم زحمتشو بکشید. مشتاقانه منتظرم
ارادت
کارتان عالیست،لطفا ادامه این کتاب را هم توضیح دهید.