توی این هوای گرم که همراه شده با گرونیهای کمر شکن. خوردن بستنی برای امثال من خودش به تنهایی یه کار لوکس و لاکچری محسوب میشه😉 فعلا تنها چیزی که باعث امیدواری من به آینده شده، بستنی یخی شاتوت و تمشک فروتاره میهنه. بیشتر بستنیها رو امتحان کردم اما بدجور عاشق این یکی شدم. هم خوشمزس هم ارزونترین بستنی موجود توی بازاره، فقط ۵۰۰ تومن. باورتون میشه؟ حداقل تا امروز که قیمتش ثابت مونده. الان دغدغم این شده که نکنه بفهمن این بستنی چقد خوبه بعد گرونش کنن. پی نوشت: غرض این بود که هم یه نق به گرونیا زده باشم هم این محصول دوستداشتنی رو معرفی کنم. +۸
ادامه مطلبمشکلات مرتبط با معماری اطلاعات (فصل اول )
مقدمه: همانطور که در این پست قول داده بودم قرار بر این شد که هر دو یا سه هفته یکبار با خواندن هر فصل از کتاب معماری اطلاعات یافتهها یا به عبارت بهتر مطالبی را که از آن درک کردم را به صورت خلاصه و نکتهوار اینجا بنویسم تا هم خودم متعهدتر به خواندن کتاب شوم و هم شاید دوستان علاقمند به این مبحث شوند. اما قبل از شروع بحث اصلی باید اعتراف کنم که خواندن و درک هر فصل کتاب برای من از چیزی که فکر میکردم سختر و زمانبرتر بود. پس امیدوارم انتظار یک ترجمه منظم و یک دست را نداشته باشید. اصل مطلب مطمنا همه ما قبول […]
ادامه مطلبحقیقت چیز دیگری است
پیشنوشت: مسلما این وبلاگ مثل هر وبلاگ دیگری چند دسته مخاطب را تجربه میکند. کسانی که برای اولینبار میآیند و بعد، با دیدن چرندیاتی که مینویسم برای همیشه میروند و دیگر بر نمیگردند. دوم کسانی که اگرچه دوست ندارند به اینجا بیایند ولی از سر کنجکاوی هم که شده به اینجا میآیند و دسته آخر کسانی که میآیند و میمانند. به همین دلیل است که هیچوقت دغدغهی وقت مخاطب را نداشته و ندارم، چون واضح است که مخاطب میتواند انتخاب کند که بماند یا برود. پس اگر از نظرتان حرفهایم انتزاعی، بیارزش، مسخره، تکراری، چرند، وقت تلف کن یا هر چیز دیگری است این انتخاب همیشه برای شما وجود دارد […]
ادامه مطلببزرگ دیدن در استراتژی محتوا ( لورم ایپسوم نباشیم )
کسانی که با صنعت چاپ، صفحه آرایی یا طراحی سایت آشنایی دارند به احتمال زیاد با لورم ایپسوم ( طرحنما ) هم آشنا هستند. لورم ایپسوم متنی بی معنی است که معمولا در طراحی اولیه برای نمایش چگونگی قرار گیری متن، تعیین جایگاه، اندازه و نوع فونت مورد استفاده قرار میگیرد تا شمایی کلی از طرح پایانی حاصل شود. سایت لورم ساز وقتی به متنهای اینچنینی نگاه میکنید، متوجه میشوید که تمام کلمات از نظر املایی درستاند اما اشتباه در کنار هم قرار گرفتهاند. یعنی در سطح کلمات همه چیز درست و مفهوم است اما وقتی در سطح بزرگتر یعنی به جملهها و پاراگرافها نگاه میکنیم نامفهوم میشوند. نمونهای از […]
ادامه مطلبمروری بر کتاب معماری اطلاعات
پیشنوشت: به نظرم یکی از مباحث اصلی که در استراتژی محتوا معمولا مورد غفلت قرار میگیرد، بحث معماری اطلاعات ( IA ) است. اگر چه معماری اطلاعات را معمولا در یک دستهبندی مستقل طبقهبندی میکنند و بیشتر از جنبه طراحی و تجربه کاربری به آن نگاه میکنند، اما گمان میکنم بشود آن را حداقل در حوزه وب، زیر مجموعهای از استراتژی محتوا دانست. به همین علت زیردستهای برای آن ایجاد کردم تا از این پس در مورد آن بیشتر یاد بگیرم و بنویسم. این روزها مشغول خواندن کتاب معماری اطلاعات ( information architecture: for the web and beyond ) نوشتهی لویس روزنفلد، پیتر مارویل و جورج آرانگو هستم. با وجود اینکه […]
ادامه مطلبوستا قادر
امروز در کانال دکتر رنانی مطلبی خواندم با عنوان وَستا قادر (یا روح سرگردان ملی) که سرگذشت دردناک این مرد سردشتی را با قلم زیبایش به خوبی توصیف کرده بود. من اما دوس دارم ساعتها به چهرهی پر از احساس این مرد نگاه کنم. سرگذشت وَستا را میتوانید از اینجا بخوانید. عکس: جوانرو قادریان +۱۳
ادامه مطلبدر مورد دو واژهی درست و غلط
پیشنوشت: مدتی است وقتی به شدت از رفتار غلط (به نظر خودم ) دوستی خشمگین هستم، جملهی هیچ درست و غلط مطلقی وجود ندارد را برای خودم زمزمه میکنم. آنقدر این کار را ادامه میدهم تا آرام شوم. ممکن است حرفهایم را غلط فرض کنید یا شاید هم درست در هر صورت فرقی ندارد. دوست داشتم در مورد آن کمی بنویسم. همانطور که میدانیم کلمات درست و غلط مانند تمام کلمات دیگر مفاهیم ذهنی هستند. به این معنا که ذهن گوینده (نویسنده) و شنونده (خواننده) است که به آنها معنا میدهد نه خود کلمات. هر کس در طول زندگی تجربیات و آموزشها و خواندههای گوناگونی دارد که مختص خودش است. خانواده در راس […]
ادامه مطلبدور شدن از منطقهی امن
پیشنوشت: هر از گاهی برای بهتر و بیشتر فکر کردن به جملات کوتاه، یکی از آنها را که دوست دارم انتخاب میکنم و در حد چند خط در مورد آن مینویسم. نمونههای آن را میتوانید در اینجا و اینجا و اینجا ببیند. اینبار نیز جملهای از فاکنر را انتخاب کردم. رسم است که پس از موفقیت هر فرد یا کسبوکار، لیستی از عوامل و ویژگیهایی که سبب موفقیت آنها شده را قطار میکنند. پشتکار، تلاش، صبر، ریسکپذیری، استعداد، آیندهنگری و…. کتابهایی مثل زندگینامه استیوجابز، زندگینامه ایلان ماسک، آیین پیروزی و گوگل چگونه کار میکند، از همین جنساند. یعنی کتابهایی که به بیان و شرح عواملی که یک شرکت یا فرد را به […]
ادامه مطلبوقت خور اضافی
همه ما با صفت نانخور اضافی آشنا هستیم. این صفت را برای کسانی به کار میبریم که فقط مصرفکنندهاند و هیچ فایدهی دیگری ندارند. یعنی بخشی از منابع شما و جامعه را هدر میدهند بدون اینکه ارزشی برای دیگران یا حتی خود ایجاد کنند. صرفا زندهاند برای مصرف، به چنین افرادی حیف نان هم میگویند. مطمنا شما هم مثالهایی از این دسته در ذهن دارید. گونهی دیگری نیز وجود دارد. اگر چه این دسته از قدیم نیز وجود داشته اما با پیداش شبکههای اجتماعی و پیام رسانها رشد آنها به شکل باور نکردنی تسریع شده و آن هم وقتخور اضافی است، این گونه وقت شما را میگیرند بدون اینکه مانند […]
ادامه مطلبدر گفتگو با یک کودک
سالها بود که میشناختمش خیلی با هم حرف زده بودیم. از او پرسیدم که چرا همیشه مظلوم نمایی میکنی؟ گفت منظورت چیست؟ گفتم یعنی همیشه خودت را شکست خورده نشان میدهی جوری که آدم دلش برایت بسوزد. یعنی خودت را در موقعیتی قرار میدهی که آدم حس کند یک ظالم است و تو یک مظلوم سرش را پایین انداخت و کمی فکر کرد. قبل از این که سوال دیگری بپرسم با همان لحن کودکیش یهو گفت آهان شاید… شاید چی؟ شاید این از دوران کودکی در درونم مانده باشد. آن موقع پدر خیلی عصبانی بود. چند جا کار میکرد و همیشه ناراحت بود. ما هم حسابی شلوغکار و سرتق بودیم، […]
ادامه مطلبتلخ مینویسد
قلمش بیحرکت در ابتدای کاغذ سفید منتظر مانده بود. خواست از آزادی بنویسد، در اسارت بود. خواست از ایمان بنویسد، بی ایمان بود. خواست از دوستی بنویسد، دشمنانش را به خاطر آورد. خواست از عشق بنویسد، تنها بود. خواست از آسایش بنویسد، طعمش را نچشیده بود. خواست از شادی بنویسد، غمگین بود. خواست از شجاعت بنویسد، میترسید. خواست از امید بنویسد، ناامید بود. خواست از تلاش بنویسد، هر بار زمین خورده بود. خواست از خوبیها بنویسد، بدیها برایش پرنگتر بود. خواست شیرین بنویسد، تلخ شد. +17
ادامه مطلب