سر گذشت اسکناس‌ها

اسکناس

هر زمانی که یک اسکناس کهنه به دستم می آید. مرا با خود به دنیای آدمهایی می برد که روزی در دستان آنها بوده است. چه دست های  که این اسکناس را در خود فشرده اند، چه جیب ها و کیف ها که این اسکناس به خود دیده است. به این فکر می کنم که چه کسانی و در ازای چه  آن را به دست آورده‌اند. آدم‌هایی که گاه آن را بابت نانوایی، گاه دزدی، گاه معلمی، گاه تن فروشی، گاه کارگری، گاه دکتری، گاه گدایی، گاهی در ازای فروختن یک جوراب یا شاید هم یک لیف، شاید هم در ازای فروش مواد یا شاید، پاک کردن شیشه یک ماشین،و…. به […]

ادامه مطلب