چند ماه پیش اسم یکی از دوستانم را گوگل کردم. رزومهی کودکیاش تقریبا به شکل پایین بود. از ۹ سالگی شروع به برنامه نویسی کرده. تقریبا در ۱۰ سالگی برنامه یک بانک که آن را در خانه تاسیس کرده را نوشته. یک سال بعد با جاوا آشنا شده. و از ۱۵ سالگی به صورت پروژهای کار میکرده و با کسب و کارها در ارتباط بوده. و من به یکباره به دوران کودکی خودم برگشتم. ۹ سالگی که در کوچه فوتبال بازی میکردم و شیشهی همسایهها را میشکستم. ۱۰ سالگی هم همینطور، ۱۱ سالگی که دیگر اوج دوران خرابکاری من بود به طوری که پدر و مادرم هم ترجیح میدادند بیرون […]
ادامه مطلب