امیر ناظمی، معاون وزیر و رئیس سازمان فناوری اطلاعات ایران در کانال تلگرامی خود مطلبی با عنوان خیانت یک واژه: «دولت الکترونیک» منتشر کرده است و در آن به کم و کاستیهای فضای الکترونیک کشور و آنچه که یک دولت الکترونیک حقیقی باید باشد، اشاره کرده است. کانال تلگرام امیر ناظمی لینک نوشته در همشهری از آنجایی که احساس کردم این نوشته به نوعی درد و دل همهی ماست (در هر جایگاه اجتماعیای که هستیم) تصمیم گرفتم نوشتهی ایشان را عیناً اینجا بیاورم. ** نمادسازی برای واژهها بعضی واژهها از بس دورند، از بس غیرقابل لمساند، از بس مفهومیاند، خائن میشوند به ما مردم؛ واژههایی مثل «مشارکت عمومی» یا «قدرت هوشمند» […]
ادامه مطلببرچسب: نادانی
از فوتبال تا حل کردن مشکل گرانی
علی کریمی بازیکن سابق تیم ملی و پرسپولیس در صفحهی اینستاگرامش نوشته است بعد از خوندن این پست که متاسفانه بیشتر فالورهای بنده هم اون رو انتشار داده بودند. نمیدونستم که گریه کنم یا بخندم. نه بخاطر متن، چون علی کریمی و مدل ذهنی مسموم و رفتار تهاجمیش برام آشناست بلکه به این خاطر که با گذشت ۱۲ ساعت از گذاشتن این پست ۶۰۰ هزار نفر این پست رو لایک کردن علی کریمیای که حتی نمیتونه ۱۱ نفرو توی زمین فوتبال ـ به عنوان مربی ـ درست و حسابی هدایت کنه چطوری الان میخواد بین همه مردم اتحاد ایجاد کنه و تمام مشکلات اقتصادی و گرانی رو اونم هم با […]
ادامه مطلببه جهنم، بهشت برای شما
پیشنوشت: کسانی که خوانندهی اینجا هستند و یا من را از نزدیک میشناسند میدانند که تمام تلاشم را میکنم تا در نوشتهها و گفتههایم از فعل امر یا جملاتی که نشانی از قطعیت دارد پرهیز کنم، چون باور دارم که هیچ نسخهی واحدی وجود ندارد و اگر هم وجود دارد لااقل من آن را نمیدانم. اینها را گفتم تا اگر احیانا جایی به فعل امری رسیدید بدانید که نظر شخصی است نه امر مسلم به واسطهی اعتماد نمیدانم از کجا شکل گرفتهای که اقوام به من دارند هر از گاهی وظیفهی خطیر هدایت و ارشاد بچههای فامیل، مخصوصا کنکوریها به عهدهای من قرار میگیرد. نکتهی جالب اما این است که قبل […]
ادامه مطلببرای نجات مزرعه حیوانات
پیش نوشت: من از سیاست و اقتصاد سر در نمیآورم. اخبار را هم دنبال نمیکنم. آگاهی من از سیاست و سیاستمداران و اقتصاد در حد سر تیترهای روزنامههای جلوی دکه است. آن هم دو سه روز یک بار اینها را گفتم تا متوجه شوید که در بحث سیاست و اقتصاد چقدر بیسوادم و حرفهایی که در ادامه میزنم را صرفا درد و دلی ساده بدانید تا نقد سیاست و اقتصاد دیروز کتاب مزرعه حیوانات را در دست گرفتم و بار دیگر آن را خواندم. اما اینبار پس از پایان کتاب این سوالات ذهنم را مشغول کرده بود که چرا مزرعه حیوانات به این روز افتاد؟ چه شد که از مزرعه […]
ادامه مطلبنادانِ همیشه دانا!
به احتمال زیاد شما هم مثل من بارها و بارها با افرادی برخورد داشتهاید که اگر چه در مورد موضوع یا مسئله خاصی اطلاعات اندکی دارند و گاهی هم دیده میشود هیچگونه دانش و اطلاعاتی ندارند اما ساعتها برای شما در آن باره صحبت میکنند. این موجودات تنها منتظر جرقهای هستند تا متکلم الوحده مجلس شوند و اظهار فضل و ادب کنند. مطمنا من و شما هم گاهی مرتکب چنین رفتاری شدهایم و در مورد موضوعاتی حرف زدهایم که در موردش اطلاعات چندانی نداشتهایم. نمیدانم چه رابطهی عجیبی بین نادانی و حرف زیادی وجود دارد. اما گمان میکنم جمله سارتر که قبلا در قالب پست اینستاگرام آن را منتشر کردم، […]
ادامه مطلبجملهای همراه من
اگر چه از آدمها به طور غیرقابل وصفی فراری هستم، اما زیاد پیش آمده که به فراخور شرایط و شاید هم اجبار پای سخنان و گاهی، سخنرانیهای آنها بنشینم. دروغ چرا، بعضی از آنها را در دلم تحسین کردم و بعضی دیگر را احمق و نادان خطاب کردهام. امروز که به گذشته نگاه میکنم میبینم که یک واژه در تمام آنها که تحسینشان میکنم و آنها که به نوعی تکفیرشان میکنم مشترک بوده است. و آن واژهی قطعیت است. آنها که تحسینشان میکنم در حرفها و گفتههایشان عدم قطعیت موج میزند و اما آنها که تکفیرشان میکنم قطعیت. به همین دلیل مدتی است برای خودم جملهای ساختهام که همه جا […]
ادامه مطلب