از دو سال پیش که این کتاب را خواندم تا به امروز این رمان را همیشه به دوستانم معرفی میکنم. شاید علتش هم تاثیر عمیقی باشد که روی من گذاشته است. نمیدانم که چه چیزی در این کتاب باعث شده آن را بیش از هر کتاب دیگری به خاطر بسپارم .
کتاب همه میمیرند اثر سیمون دوبوار است، که به همت مترجم خوب کشورمان مرحوم مهدی سحابی ترجمه شده است.
کتاب همه میمیرند، داستان پادشاهی را روایت میکند که پس از خوردن معجونی عمر جاودانه پیدا میکند. و باقی داستان نمایشی از زندگی او در زمانها و دورانهای مختلف است.
مطمنا تنها نکته و برداشتی که همیشه از این کتاب با من خواهد بود این است که، کار کردن، جنگیدن ،دفاع، عشق ورزیدن، دوست داشتن، کشورگشایی، و هر فعالیتی در زندگی زمانی معنا پیدا میکند که عمر انسان محدود باشد. در غیر این صورت نه تنها هیچکدام ارزشی ندارند، بلکه انسان انگیزهای هم برای انجام دادن آن ندارد. به طور کلی شاید بتوان گفت موتور محرک هر انسان برای زندگی،آگاه بودن او از این موضوع است که عمرش جاودانه نیست. و علم به همین موضوع است که باعث میشود کار و فعالیتش معنا پیدا کند.
هیلایتهای من از این کتاب
- برای آنکه به همه چیز دستیابی باید همه چیز خود را ببازی.
- واقعا فکر میکنید که در این دنیا میتوانید بدون بدی کردن خوبی کنید؟ محال است که آدم بتواند برای همه خوب باشد و همه را خوشبخت کند. اگر انقدر دل نازکید بروید و در صومعه زندگی کنید.
- ما نباید منتظر بمانیم تا آینده مفهوم اعمالمان را مشخص کند، چون در آن صورت هیچ اقدامی امکانپذیر نیست. باید مبارزهمان را با همان صورتی که تصمیمش را گرفتهایم ادامه دهیم .
پینوشت: وقتی داشتم قبل از نوشتن این مطلب در مورد مطالبی که در مورد این کتاب در وب نوشته شده سرچ میکردم ،دیدم معلم عزیزم محمدرضا شعبانعلی نیز در مورد این کتاب در اینجا مطلبی نوشته. مطمنا علت اصلی خواندن این کتاب توسط من هم در آن زمان معرفی محمدرضای عزیز بوده است.
لینک خرید کتاب همه میمیرند از شهر کتاب