پیشنوشت: مدل مرکز و پره، ترجمه من از عبارت ( hub and spoke model ) است. به نظرم این نزدیکترین ترجمهای بود که میشد برای آن به کار برد.
برای این که بفهمیم مدل مرکز و پره در واقع چیست ،کافی است که چرخهای دوچرخه و گاریها را به خاطر بیاوریم که در آنها یک نقطه به عنوان مرکز یا توپی قرار دارد و پرههایی که از آن منشعب میشود. مانند شکل زیر
این مدل اولین بار در سال ۱۹۵۵ و توسط خطوط هوایی دلتا به منظور کاهش بار ترافیکی و حمل و نقل آسانتر و سریعتر مورد استفاده قرار گرفت. آنها شهر آتلانتا را به عنوان هاب یا مرکز و سایر شهرها را به عنوان اسپوک یا پره در نظر گرفتند.
به مرور زمان این سیستم در کسبوکارهای دیگر به ویژه صنعت حمل و نقل و توزیع، به منظور بهینه کردن فرآیندها و تحویل سریعتر محصولات و خدمات، مورد استفاده قرار گرفت و شرکتهایی چون والمارت و فیدکس نیز از آن بهره گرفتند.
ایدهی اصلی این مدل این است که برای توزیع مناسبتر و همهجانبهتر، میتوان بخشی را به عنوان کانون یا مرکز در نظر گرفت، به طوری که هدایتکننده کل سیستم باشد و تمامی انشعابها به آن ختم و از آن خارج شود. به عنوان مثال شما یک بستهی پستی دارید که میخواهید به شهری دیگر ارسال کنید، این بستهی پستی ابتدا به مرکز آن استان میرود و سپس به شهرستانها منتقل میشود. در اینجا مرکز استان به عنوان کانون و شهرستانها به عنوان پره در نظر گرفته میشوند.
این مدل در صنعت بازاریابی به ویژه بازاریابی محتوا نیز به کمک کارها و نوشتههای کسانی چون هندلی در کتاب Content Rules، کریستینا هالورسون در کتاب استراتژی محتوا و همچنین گفتهها و نوشتههای جو پالیتزی و دیگران توسعه و گسترش یافت. تا جایی که امروز به عنوان یک مدل اساسی در بحث استراتژی بازاریابی محتوا مورد بررسی قرار میگیرد.
استفاده از مدل مرکز و پره در بازاریابی محتوا
قبلا در پستی تحت عنوان انتخاب رسانه مناسب برای بازاریابی محتوا نوشتم که برای یک کسب و کار، کانالها و ابزارهای مختلفی از جمله فیسبوک، اینستاگرام، توییتر، آپارات، تلگرام، نماشا، لینکدین، یوتیوب، گوگل+، وبلاگ و ایمیل وجود دارد که میتوانند از آنها استفاده کنند. و هر کسب و کار بسته به منابع در دسترس ، اهداف، ویژگیها و محدودیتهای رسانه و نوع کسبوکار باید تصمیم به استفاده از آنها بگیرد.
اما اینکه در هر کدام از آنها به چه نسبت باید فعالیت شود و چیدمان آنها به چه شکل باشد موضوعی است که در زیر به آن خواهم پرداخت.
مدل مرکز و پره در بازاریابی محتوا به این نکته اشاره میکند که در استراتژی محتوایی خود باید یک رسانه را به عنوان محور و هدایتکننده قرار دهید و بقیه رسانهها به عنوان پرههای آن باشند.
از آنجایی که در وبسایت یا وبلاگ ما مالک هستیم در این استراتژی بهتر است که مرکز و کانالی که هدایتکننده است، رسانهی خودمان باشد که کنترل کامل آن در اختیار ماست و بقیه رسانهها حول آن بچرخند. به عبارتی وبسایت یا وبلاگ ما به عنوان مرکز توزیع محتوا است که مخاطبان را از شبکههای دیگر به سمت خود میکشاند و آنها را به شبکههای دیگر میفرستد.
در این مدل رسانههایی چون توییتر، لینکدین، اینستاگرام، ویرگول، تلگرام، گوگل پلاس، آپارات و ایمیل را میتوان به عنوان پره فرض کرد. به این معنا که محتوایی که در این شبکهها تولید میشود باید به نوعی به وبسایت ما مرتبط و لینک شوند.
ممکن است شما هم از آن دسته افراد باشید که میگویند چون در شبکههای اجتماعی قابلیت سرچ وجود ندارد محتوا از بین میرود و بعد از مدتی در لابه لای هزاران محتوای دیگر گم میشود، پس بهتر است وقتی که قرار است آنجا هدر دهیم را صرف بهبود هر چه بیشتر سایت خود کنیم. اما مطابق با این مدل ما نیازمند این هستم که محتوا را در شبکههای اجتماعی بسوزانیم تا از طریق آن مطالب ارزشمندمان در وبلاگ یا وبسایت بهتر دیده شود.
به عبارتی محتوایی که در پرهها منتشر میشود معمولا برای حمایت از محتوای هاب یا مرکزی و آوردن ترافیک بیشتر به آن است. که در اینجا وبسایت یا وبلاگ شرکت است.
اهمیت مرکز به این علت است که بدون آن محتوای تولید شده در پرهها تنها قطعاتی مجزا از هم و نامرتبطاند که به هدف خاصی هم نمیرسند. و البته محتوایی که در مرکز هم وجود دارد در صورت نبود پرهها آنطور که باید دیده نخواهد شد و شانسی برای موفقیت ندارد. در نتیجه اینها باید در کنار یکدیگر کار کنند.
استراتژی مرکز و پره روشی است برای سازماندهی بین تکههای مختلف محتوا در رسانهها مختلف.
برای مثال ممکن است هدف شما ثبتنام مخاطبان بیشتر در خبرنامه یا دانلود یک مقاله یا خواندن یه پست در وبلاگ باشد، برای این منظور میتوان از پرهها و محتوایی که در آنها تولید میشود برای جلب نظر مخاطب استفاده کنیم.
در نتیجه اگر مایل هستید که محتوای تولیدی توسط شما که مطمنا زحمت زیاد برای تولید آن هم کشیدهاید بهتر دیده شود. نباید محتوا را اسیر و محدود به وبلاگ کنید و باید تلاش کنید به شیوههای مختلف آن را پخش و توزیع کنید.
به یاد داشته باشید که اگر چشم امید شما تنها به موتورهای جستجو باشد، قطعا کار سختی را پیش رو دارید چون تنها زمانی دیده خواهید شد که جزء یکی از سه لینک اول باشید.
به هر صورت اگر چه موتورهای جستجو مهماند اما نمیتوان نقش مخاطبانی که از طریق پرهها به وبسایت شما میرسند را کمرنگ و نادیده گرفت.
نکته: یکی از مقالات خوب در زمینهی توزیع محتوا، مقاله روشها ترویج و توزیع محتوا در وبسایت نوین است.منابعی که مورد استفاده قرار گرفت