نقد بر سیستم آموزشی رایج نه مختص به این دوره از زمان است و نه حتی کشوری خاص، تقریبا هر کشوری در یک بازه از زمان با آن دست به گریبان بوده و هست.
هر کشوری بعد از این که مسیرهای مختلف برای توسعه را پیموده و به بنبست رسیده، تازه چشمش به ریشهی بیشتر مشکلات و ناکامیها، یعنی نظام آموزشی باز شده و به اصلاح و بهبود آن پرداخته، اگر چه ما هنوز اندر خم یک کوچه ماندهایم.
گمان نمیکنم شما هم مثل من چندسال از بهترین دوران زندگیتان را در مدرسه گذرانده باشید و دلِ پُری از این نظام آموزشی یکسانساز نداشته باشید.
نوشتههای دوست خوب و نوجوانم علی اختری گویای همین موضوع است.
چرا مدارس نوعی زندان هستند؟ (۱)
چرا مدارس نوعی زندان هستند؟ (۲)
چرا مدارس نوعی زندان هستند؟ (۳)
چرا مدارس نوعی زندان هستند؟ (۴)
البته این نقد صرفا به مدارس ما وارد نیست و دانشگاههای ما نیز گرفتار همین نظام آموزشی صلب و استعداد کُش هستند. چه، خود من قبلا در پستیهای تحت عنوان کارآفرینی یا دانشکدهی کارآفرینی ؟و نظام آموزشی مریض به آن پرداختهام.
عنوان این پست نام یکی از شاهکارهای گروه موسیقی پینک فلوید است که در سال ۱۹۷۹ منتشر شد.
آجری دیگر در دیوار، حداقل از نظر من، استعاره از یکنواختی و عدم انعطافپذیری و یکسانسازی و در چارچوب قرار دادن است.
همه اینها را گفتم تا ویدئوی زیر را با شما به اشتراک بگذارم.
[aparat id=”DEGhM”]یک عکس جالب هم دیدم که پوستر وطنی این آهنگ است.
وااای چه خوب که این ویدیو رو گذاشتین. معرکه بود. اون کارخونهی آدم سازی دقیقا همون چیزی بود که من همیشه تصور میکردم. جایی که آدمیزاد، این موجود شگفت انگیز با اینهمه قابلیت منحصر به فرد و فوق العاده رو میبرن و یه تعداد عروسک یه شکل بی ریخت تحویلت میدن. بعدم میگن نیگا، کاملا استاندارد! بی نقص!
وقتی داشتم این نوشته رو مینوشتم اون پست تو که درباره خانوم معلمت نوشته بودی و اتفاقا من هم زیرش کامنت گذاشتم گوشه ذهنم بود. به نظرم تو بهتر از هر کسی این ویدئو رو درک میکنی.
راستی متوجه شدم که امروز تولدته، و به مناسب این روز یه کانال تلگرام هم زدی. من که سریع عضوش شدم چون دوس ندارم نوشتههای یه غرغرو (این به اون در) رو از دست بدم. هم به خاطر تولدت هم به خاطر کانالت تبریک میگم.