موجودی به نام آنی دالتون

نمی‌دانم شما هم به آنی دالتون آشنا هستید یا نه. آنی دختری است که وبلاگ یاداشت‌های یک دختر ترشیده را می‌نویسد.

او سالها وبلاگ نویسی می‌کرده و می‌کند. اگر چه من به صورت خیلی اتفاقی و همین اواخر با او آشنا شدم اما از کامنت‌ها و صفحاتی که از او در وب وجود دارد پیداست که سال‌ها پیش به اندازه‌ی یکی از همین رسانه‌های ملی مخاطب داشته است.

نوشته‌های او در عین زلالی طنز تلخی را هم در خود دارد. بعید می‌دانم که یکی از نوشته‌هایش را بخوانید و ترغیب به خواندن بقیه آنها نشوید.

اگر چه آنی این روز‌ها کم می‌نویسد (یکی دو پست در ماه) اما من یکی از خوانندگان پر و پاقرص وبلاگش هستم. بعضی از پست‌ها را چنین‌بار خوانده‌ام

مطمنا قرار نیست در وبلالش چیز خاصی یادبگیرید. او می‌نویسند چون نویسنده است.

کانال شعر طنز ارمغان (نویسنده: آنی دالتون)

یکی از نوشته‌های وبلاگش را اینجا می‌آورم

رویای لعنتی
« بدی اش این است که رویاهای آدم ها با خودشان پیر نمی شوند. اگر در بیست سالگی، مرد رویاهایت، بلند قد و چهارشانه و جذاب بود، وقتی چهل سالت شد و هنوز پیدایش نکردی، در ذهنت خمیده و شکسته یا چاق و کچل نمی شود. همان شکلی می ماند تا مدام آزارت بدهد. آنها که جور دیگری زندگی کرده اند، خیال می کنند باید کوتاه بیایی، باید به مردی شکسته و چاق و کچل رضایت بدهی، اما آن لعنتی گوشه ای از ذهنت جا خوش کرده و با نگاهش تو را دست می اندازد. خوب می داند که همه اش زیر سر اوست.

یک روز در آینه، چین های ریزی پای چشم هایت کشف می کنی، اما آن لعنتی هنوز چشم هایش برق می زند و نگاهش حرف. یک روز دیگر می بینی تعداد موهای سفیدت از سیاه ها بیشتر شده، اما آن لعنتی هنوز خوش قد و بالا و جذاب است. لابد یک روز هم باید بروی دنبال دندان مصنوعی اما او هنوز با لبخند، دندان های ردیف و سفیدش را به تو نشان می دهد.

پیر شو لعنتی.»

قبلا هم مطلبی نوشتم با عنوان روزهای بی‌احساس وبلاگ نویسی

2 دیدگاه برای“موجودی به نام آنی دالتون

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *