طبق معمول همیشه مشغول گشت و گذار در وب بودم که با سایت زیبا و خلاقانه marketoonist.com آشنا شدم. این وبسایت هر هفته یک کارتون تولید میکند و در آن موضوعات مرتبط با بازاریابی را محور بحثهای خود قرار میدهد. اگر چه تمامی پستهای آن ارزش خواندن را دارد، اما در میان آنها کارتون زیر نظر من را جلب کرد.
ترجمه جمله بالا در این مایهها است
من درباره بازاریابی محتوا برای بازاریابان محتوا که برای سایر بازاریابان محتوا ، بازاریابی می کنند تولید محتوا می کنم.
به نظرم جمله بالا به زیبایی، حقیقت تلخ این روزهای بازاریابی محتوا را نشان میدهد. بازاریابان محتوایی که در مورد بازاریابی محتوا برای بقیه بازاریابان محتوا، محتوا تولید میکنند و این چرخ مدام تکرار میشود.
اما نکتهای که در این بین فراموش شده، این است که هدف تمام این ابزارها فقط و فقط یک چیز است و آن هم شناخت و رضایت مخاطب و مشتری است. که در این چرخه مغفول مانده.
به همین دلیل است که ما همه جا در مورد بازاریابی محتوا میشنویم و میخوانیم اما در عمل و در کسبوکارها شاهد آن نیستیم.
حرفهای قشنگ و شیک و باکلاسی که در مورد بازاریابی محتوا زده میشود. اما در واقعیت چیزی که مشاهده میکنیم چیزی از جنس تولید محتوا با دوهزار تومان است.
احساس میکنم این روزها کسب و کارها بیش از آن که به دغدغههای مخاطبان خود توجه کنند، نیازهای آنها را بشناسند و برای آنها محتوا تولید کنند، برای جلب رضایت موتورهای جستجو، برای آنها محتوا تولید میکنند.
بازار محتوا یکی کثیف های پر رونق در بازار کارهای مشابه هست..
باهاتون کاملا موافقم
بازاری کثیف که از کف خیابان انقلاب تا در سطحی ترین سرچ های گوگل میشه پیداش کرد.
البته با نازل ترین قیمت و سطحی ترین متن ها
احسان جان. به نظرم باید بین تولید محتوا و بازاریابی محتوا تفاوت قائل بشیم. اگر چه تولید محتوا پایه اصلی بازایابی محتواست اما یکی نیستند. اصلا اساس بازاریابی محتوا اگه هوشمندانه انجام بشه همینه که مخاطب بره دنبال محتوا نه کوهی از محتوای بدرد نخور و سطحی رو روی سرش هوار کنند.
اما متاسفانه چیزی که ما شاهدش هسیتم. یکی گرفتن تولید محتوا با بازاریابی محتواست و این همان وضعیت دوس نداشتنی و کپی کاری خیابان انقلاب است. یعنی به جای بازاریابی محتوا سعی در هر چه بیشتر تولید و کپی کردن محتوا داریم.